عکس ملا نصرالدین

داستان الاغ دم بریده از ملا نصرالدین.
عکس ملا نصرالدین. ملا وقتی چاره ای ندید خودش پایین آمد و خر را در بام به حال احوال خودش گذاشت تا به خیز و جست زدن خود ادامه بدهد. عکس های اختصاصی ملا نصرالدین از شهرستان گرمی ملا این روزها علاقه ی شدیدی به هنر عکاسی پیدا کرده. این الاغ رابا ان دم کثیف نخواهند خرید بهمین جهت دم را برید. در تصاویر مصری و عموما عربی ملا را با ریش و عمامه و قبای بلند تا قوزک پا که هیچ.
در ازبکستان خوجا نصرالدین را با شال پهن و قبای راه راه و عرق چین به شکل روحانیان آن منطقه نشان می دهند. عکس هایی دیدنی از یک ویلای بی نظیر در وسط. دیری نگذشت بود که بام فروریخت و خر به زمین خورد و مرد. ک روز ملا الاغش رابه بازار برد تا بفروشد اما سر راه الاغ داخل لجن رفت و دمش کثیف شد ملابا خودش گفت.
هرکس از زن خود ناراضي است بلند شود همه ي مردم بلند شدند جز يک نفر ملا به آن. ملا در بالاي منبر گفت. ملا نصرالدین هم آه در بساط نداشت که با قاضی شریک شود و کار تائید سند را به انجام برساند این بود که کوزه ای برداشت و آن را پر از خاک کرد و روی آن عسل ریخت بعد کوزه ی عسل و سند را برداشت و پیش قاضی. زن ملا قاشقی از آش داغ که جلویش بود به دهان برد و از بس گرم بود اشک در چشمش پر شد.
نویسنده داستانهای طنز ملا نصرالدین هر که بوده یکی از نواندیشان زمان خود بود و توانسته دید جدید از زندگی و بود و باش مردم بتصویر بکشد که تا امروز هم باقی است. حکایت های ملا نصرالدین. مگس کمي مي پرد دوباره مگس را مي گيرد و بال ديگرش را هم مي کند. عکس های زیبایی از محیط گرمی تهیه کرده تا در وبلاگ قرار دهد تا شهر تاریخی خود را بشناساند.